استانبول این عروس شهرهای جهان در وطل تاریخ مورد طمع خیلیها بوده است. استانبول هزار سال پیش از سوی صلیبیون مورد حمله و اشغال واقع شد. شهر تاراج شد و پیاتخت نشینان امپراتوری روم شرقی به مدت چهار سال از سوی همکیشان خود غارت شدند. ولی ما می گوییم «استانبول اشغال شد». یعنی موضوع باید تازه باشد!

خب! اشغال استانبول از طرف صلیبیها مربوط به 814 سال پیش است.

اشغال مورد نظر ما در این مطلب، تازه است!


تسخیر این شهر بزرگ از سوی مسلمانان در سال 1453 میلادی با توجه به اینکه توانست تمام عناصر و ویژگیهای شهری قسطنطیه را تغییر دهد بعنوان فتح مورد قبول واقع شده و سلطان محمد دوم بخاطر همین پیروزی با لقب «فاتح» در جهان شناخته می شود. مژده این فتح صدها سال قبل از سوی پیامبر اسلام داده شده و در آنزمان فاتح این شهر را مورد تحسین قرار داده بود.

 

بنابراین موضوع مورد بحث ما این فتح بزرگ نیز نیست.

اگر فکر می کنید که موضوع این مطلب، کودتای دو سال پیش است باید بگویم که در این فکر حق دارید. تابستان سال 2016 آمریکا برای گماردن اصلی ترین مهره خود که از سالها پیش در کشورش می پروراند در راس دولت و حاکمیت ترکیه نقشه ای به اجرا گذاشت که با هوشیاری مردم و میهن پرستان ترکیه دفع شد.


و با توجه به ناکامی دشمن در اینکار، طبیعتاً از این اتفاق به عنوان «اشغال استانبول» نمی توان یاد کرد.
یک قرن پیش از کودتای گولنیها و قرنها بعد از فتح استانبول، در جریان جنگ جهانی اول متفقین و در راس آنها انگلیسیها با ناوگان مجهز خود سعی در تسخیر این شهر کردند. این تلاشها از سوی عساکر عثمانی مستقر در دو سوی تنگه داردانل یا همان چاناق قلعه به هزیمت منتج شدند. ترکها در این جنگها بیش از دویست هزار کشته دادند و دهها هزار نفر از دشمنانشان را نیز به دریا ریختند. مصطفی کمال موسس جمهوری ترکیه در این هنگام یکی از فرماندهان جبهه عثمانی در چاناق قلعه بود. این نبردها یکی از بزرگترین رزمهای تاریخ جنگ بشریت بشمار می رود و سربازان و مادران ترک اشعار، سرودها و آغیتها در مورد آن سرودند که امروزه نیز در ترکیه ورد زبانهاست.


این سه مورد فوق الاشاره مواردی است که ترکها و بیشتر علاقمندان تاریخ در جهان از آنها کم و بیش آگاهی دارند.


ولی موردی هست که حتی بیشتر ترکهای ترکیه نیز آنرا نمی دانند.
اشغال استانبول در سال 1909 یعنی قبل از وقوع جنگ جهانی اول از سوی عده ای سرباز!


این موضوع چیزی است که در تاریخ ترکیه به آن پرداخته نشده و تا 4-5 سال پیش تنها افراد بسیار کنجکاو چیزهایی در این مورد می دانستند.
تا اینکه رمان نویسی بنام بوراک تورنا که چند سال پیش از آن با رمان «متال فیرتینا» (طوفان فلزی) اشتهار یافته بود طی رمانی جدید تحت عنوان «استانبول سقوط کرد: سربازان پاردوس» به این موضوع پرداخت.


اشتهار نویسنده کتاب (کتاب، احتمال وقوع جنگ بین ترکیه و آمریکا را بصورت تحقق یافته به تصویر کشیده بود و صدها هزار فروش داشت!) و نقل آن بصورت رمان باعث شد ترکها به این برگ از تاریخ خود توجه کنند.


بله، استانبول، عروس شهرهای جهان و مهمترین و ثروتمندترین شهر جهان اسلام قبل از وقوع جنگ جهانی اول از سوی عده ای سرباز اشغال شد!
اشغال پایتخت امپراتوری قدر قدرت عثمانی از سوی عده ای سرباز البته بسیار تعجب برانگیز است. مخصوصاً وقتی می بینیم کمتر از ده سال بعد نیروهای منظم، پرتعداد و آموزش دیده مجهز به کشتیها، توپها و سایر ادوات آن زمان موفق به شکست دادن ارتش عثمانی و عبور از تنگه داردانل نمی شوند. یعنی عثمانی این مرد بیمار اروپا در دهه های پایانی عمر طولانی خود هنوز یارای مقابله جدی با مدعیان قدرت در جهان آنروز داشت. (باید یاد آور شوم که عثمانی بیش از آنکه در جبهه های جنگ شکست بخورد قربانی سیاست بازیها و دسیسه های غرب شد. بازی ای که در ایران نیز جواب داد و سلسله قاجار را نیز از بنیان برانداخت!)


پس باید چگونگی وقوع این اشغال را روشن کنیم!
می دانیم که سالهای پایانی امپراتوری عثمانی با مبارزات مشروطه خواهی تجددگرایان سپری شد. در این سالها اختلافات فکری بین امرای لشکری و کشوری عثمانی تشدید شده بود و تجددگرایان به حدی از قدرت دست یافته بودند که در سایه اعمال نفوذ می کردند و نیات خود را پیش می بردند. مشکل اینجا بود که مزدوران دولتهای بزرگ خارجی و در صدر آنها انگلیس در زمره این تشکلات تجددگرا وارد شده و هدایت آنها را بدست گرفته بودند. این موضوع از چشم روزنامه نگاران متعهد دور نماند و آنها به روشنگری پرداختند.

در واقع مشروطه خواهان پیروز شده و با تایید سلطان، دولت مشروطه تاسیس کرده بودند اما مشکل در اعمال نفوذ عناصر وابسته به غرب در قالب دولت جدید بود که از چند جهت ایجاد مساله می کرد.


مزدوران در تمامی ارکان نظام دست انداخته و به گسترش نفوذ خود مشغول بودند.
در جبهه مقابل، کادر لشکری و کشوری متعهد به اجرای اصول مشروطه قرار داشتند که در صدر آنها سلطان عثمانی عبدالحمید دوم بود. در همین اثنا سلطان عثمانی تقاضای یهودیان مبنی بر اجازه اقامت و سکونت آنها در فلسطین را رد کرده بود و علاوه بر انگلیسیها مورد هدف آنها نیز واقع شده بود.
ارزیابی خلع سلطنت عبدالحمید دوم متعاقب اشغال استانبول در این راستا دور از حقیقت نخواهد بود.


کشته شدن یک روزنامه نگار با اوج گرفتن خشم عموم مصادف بود و جرقه شورش بدین ترتیب زده شد. البته شورش در میان عموم نبود. شورش نظامی بود که در 13 آوریل 1909 در تاش قیشلا از سوی ابواب جمعی گردان شکاری چهارم صورت گرفت و البته نظر مساعد توده هایی از مردم را پشت سر خودشان داشتند. جالب این بود که این سربازان مربوط به جبهه بالکان بوده و از سلانیک (امروزه بزرگترین شهر ترک-یونانی نشین شمالشرق یونان) آمده بودند و ... واحد سرکوبگر شورش نیز از سلانیک می آمد!


شورشیها در میدان سلطان احمد جمع شده و چند نفر را کشتند و از حاکمیت استعفای دولت تجددگرایان، تغییر وزیر جنگ و بخشش شورشیان را خواستار شدند. تقریباً تمامی این خواستها بجای آورده شد.

 


بدنبال این حوادث حزب اتحاد و ترقی در سلانیک به تکاپو افتاد. حزب اتحاد و ترقی همان حزب تجددگرایان بود که دولت را در دست داشت و عناصر وابسته به شبکه های خارجی نیز در میان آنها مستتر بودند. بعبارتی دولت آنها سقوط کرده بود!

آنها قشونی جمع آورده بسوی استانبول براه افتادند.


افراد سرشناسی داخل این قشون بودند. برخی از این افراد سالها بعد در قالب کادر موسس جمهوری نیز دیده می شوند.
چنانچه حکومتیها در استانبول تصمیم به برخورد قهری با این قشون می کردند وقوع اتفاقات بسیار تلختر قطعی بود. قشون واکنش عمل را در استانبول پایتخت عثمانی بدست گرفت و بلافاصله کاخ ییلدیز را محاصره کرده و متعاقب آن کاخ سلطان عثمانی را تاراج کردند.
این طرز رفتار نظامیانی بود که برای سرکوب شورشگران آمده بودند و به اصطلاح دربار عثمانی را نجات داده بودند! این مدافعان سلطان کار را تا خلع سلطنت از عبدالحمید دوم و تبعید وی پیش بردند!


(آیا ظرافتهای سقوط قاجارها را واقعاً می دانید؟ یا سیاهنماییهای بعد از قاجاریان تفکر در اینمورد را نیز برایتان بی ارزش جلوه می نماید؟ در این خصوص کتابهای «قحطی بزرگ» و «گذر از قاجار به پهلوی» هر دو از دکتر محمدعلی مجد را حتماً مطالعه فرمایید. واقعیتهای تکان دهنده ای در این دوره گذار اتفاق افتاده که هنوز آبشخور محافل مختلف است...)


امروز دقیقاً معلوم نیست برنامه ریزان این شورش و سناریو دقیقاً چه کسانی یا کدام اقشار و محافل بوده اند ولی در هرحال سه آدرس را می توان نشان داد:

توده های مسلمان که از قدرتیابی بیشتر تجددگرایان (باید به کارهایی که از سوی عناصر نفوذی بنام تجددگرایان انجام می یافت نیز توجه داشت) نگران بودند،

خود سلطان!

و حزب اتحاد و ترقی (با عناصر مزدور متنفذ در آن).


با نگاهی به نتیجه کار شاید بتوان تخمینی با احتمال صحت بالا در این مورد زد.

 

علاقمندان می توانند مطالب مشابه در خصوص تاریخ استانبول و ترکیه، موارد مربوط به خرید خانه و ملک در ترکیه و موارد مربوط به فرهنگ و زبان ترکی را کلیک کرده و مطالعه کنند.

با اختصاص یک دقیقه از وقتتان ما از از نظرات خود آگاه فرمایید.

برای ارائه مطالب مفیدتر و جامعتر.

 

متشکرم

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 میانگین 4.83 (از 3 رای)

 

سلام هموطن، به سایت ایرانیان استانبول خوش آمدید. جهت ترجمه رسمی ترکی استانبولی ارزان، فوری، رسمی و غیررسمی در سراسر کشور و نیز خارج از کشور، راهنمایی و همراهی و انجام تمامی امور به خرید ملک و مستغلات در استانبول، گردش و تجصیل و اقامت در خدمت هموطنان گرامی هستیم...